جدول جو
جدول جو

معنی عصاره کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

عصاره کشیدن
(رَ / رِ کَ دَ)
خارج کردن عصارۀ چیزی. فشردن بذر یا میوه ای تا آب آن خارج شود. کشیدن شیرۀ چیزی، کنایه از ناتوان ساختن شخص از بسیاری تحمیل کردن کاری بر او. شیرۀ کسی را کشیدن
لغت نامه دهخدا
عصاره کشیدن
هونیدن شپیلیدن افشردن پالاکیدن
تصویری از عصاره کشیدن
تصویر عصاره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ مَ دَ)
به روی کسی غداره کشیدن، حمله کردن با غداره به کسی. رجوع به غداره شود
لغت نامه دهخدا
(لَ غَنْ)
بدور زمین یا چیزی خط مرزی کشیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از غداره کشیدن
تصویر غداره کشیدن
یا غداره بروی کسی. حمله کردن به غداره بدو
فرهنگ لغت هوشیار
محصور کردن، دیوار کشیدن، حصارکشی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد